.comment-link {margin-left:.6em;}

سکوت سنگين

Thursday, January 19, 2006

پالپ فيکشن

برای اونايی که احيانا هنوز نمی‌دونن اسم اين وبلاگ از کجا اومده: «سکوت سنگين» يا «سکوت آزارنده» (يا يه چيزی مثل اين که هنوز معادل فارسی قشنگی براش پيدا نکردم و از نظرات شما خوشحال می‌شم) عبارتيه که از دهن «ميا والاس» (اوما تورمن) در فيلم دوست‌داشتنی «پالپ فيکشن» خارج می‌شه. برای اونهايی که نديدن يا يادشون نيس اون قسمت از ديالوگ رو که بستر اين عبارت رو تشکیل می‌ده اين پايين ميارم.
وينسنت وگا (جان تراولتا) خلافکار خرده‌پايی‌ است که به دستور رييس‌اش، همسر رييس، ميا والاس، رو به رستورانی برده تا سرش رو گرم کنه. اين دو اولين باره که همديگه رو می‌بينن و طبعا حرف چندانی ندارن. بعد از چند لحظه سکوت:
ميا: از اين متنفر نيستی؟
وينسنت: از چی؟
ميا: سکوت سنگين.
ميا (ادامه): چرا ما فکر می‌کنيم که بايد چرت و پرت بگيم تا احساس خوبی داشته باشيم؟
وينسنت: نمی‌دونم ولی سوال خوبيه.
ميا: فقط وقتی که يک نفر خاصی رو پيدا کردی هست که می‌تونين يه دقيقه خفه شين و با خيال راحت در سکوت همديگه شريک بشين.
وينسنت: خب فکر نکنم ما به اونجا رسيده باشيم. ولی نگران نباش ما تازه همديگه رو ديديم.

احتمالا همه ما تجربه اين سکوتهای سنگين رو داشتيم نه؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home