.comment-link {margin-left:.6em;}

سکوت سنگين

Sunday, November 05, 2006

ميانبرها

معرفی شخصيت‌ها در فيلم، يکی از چالش‌های بزرگ فيلمساز است. اين معرفی نه تنها بر عهده کارگردان است بلکه بازيگر، فيلمنامه‌نويس، تدوين‌گر، فيلمبردار، آهنگساز و ساير عناصر فيلم هم در آن نقش دارند. بعضی وقتها کارگردان و فيلمنامه‌نويس (حتی خبره‌هاشون) سعی می‌کنن از راههای ميان‌بر برای اين معرفی استفاده کنند که حداقل از نظر من اين راه خوبی نيس و بيشتر به يه رفع تکليف می‌مونه. اينکه اسم شخصيت معنای خاصی بده که همسو با ويژگی‌های رفتاريش باشه يا شخصيت همنام با يه آدم معروف با رگه شخصيتی شناخته‌شده‌ای باشه تنبلی کارگردان رو می‌رسونه. از فيلمهای موردعلاقه خودم مثال ميارم: شخصيت «هديه تهرانی» در «کاغذ بی‌خط» (ناصر تقوايی) اسم رويا داره و اتفاقا خيلی آدم رويابينی هستش (اگه اشتباه نکنم فاميلش هم «رويايی» بود که کل نام و نام خانوادگی رو در حد يه کاريکاتور تنزل می‌ده) و اسم کاراکتر «نيکول کيدمن» در «داگويل» (لارس فون‌ترير) «گريس» است که معنای «لطف و مرحمت» می‌ده و با تم فيلم که او همچون مرحمت آسمانی بر شهر داگويل نزول می‌کنه تطابق داره. همينطور است اسم خيابان، شهر، کشور (در موارد خاص) و غيره.
مورد ديگر دکور محل زندگی شخصيت‌هاست. مثلا آويزان کردن عکس مائو برای اينکه نشان داده شود ساکنين آن خانه کمونيست هستند. يا زوم کردن روی کتاب معروفی که شخصيت فيلم داره می‌خونه (وودی آلن از اين کارا زياد می‌کنه). البته شايد من خیلی دارم سخت‌گيری می‌کنم. اتفاقا خيلی از اين نشانه‌ها می‌تونه سرنخ‌های ظريفی از کاراکتر فرد موردنظر بدهند (الان چيزی خاطرم نيس) ولی در کل به نظرم بايد از نشانه‌گذاری صريح (خصوصا در انتخاب نام افراد) پرهيز کرد.

1 Comments:

At 10:52 PM, Anonymous Anonymous said...

نکته ی خوبی هست . فکر کنم نمی شه زیاد هم بی ربط عمل کرد . اگر صریح و سطحی نباشه بد نیست که نام کاراکتر یا دکور و و و ... اشاره ای بکنه . فکر کنم مارکز گفته بود برای انتخاب نام یک کاراکتر چند سال وقت صرف کرده ( البته مخالف همچین کاری هستم ) .

 

Post a Comment

<< Home