.comment-link {margin-left:.6em;}

سکوت سنگين

Saturday, November 25, 2006

ضربدرهای پرمعنا

استفاده درست کارگردانها از ويژگی‌های بصری اشيای صحنه برای انتقال عناصر مفهومی يکی از جنبه‌های موردعلاقه من موقع تماشای فيلم است (که اگر خواننده اين وبلاگ باشيد احتمالا تابحال به همين نتيجه رسيده‌ايد). توی اين پست می‌خواستم از استفاده دو کارگردان آمريکايی از علامت ضربدر بنويسم:


۱. مرثيه‌ای برای يک رويا (Requiem for a Dream):‌ اين فيلم (که بين جماعت فيلم‌بين ايرانی کاملا شناخته‌شده است) داستان يک مادر و پسر رو تعريف می‌کنه که مواد مخدر زندگی‌شون رو از هم می‌پاشه. پسر دختری رو عاشقانه دوست داره ولی هر دو معتاد می‌شن و به تدريج در يک پروسه خودتخريبی از هم جدا می‌افتند. مادر هم آرزوی حضور در تلويزيون رو داره و برای اينکه در يک مسابقه تلويزيونی شرکت کنه و لباس قرمز موردعلاقه‌اش رو بپوشه رژيم سختی می‌گيره و قرصهای لاغری به کرات استفاده می‌کنه که در نهايت سر و کارش به شوک الکتريکی می‌افته. بعد از نقطه اوج نهايی فيلم، مادر (که در بيمارستان بستری شده)‌ در رويا خودش رو می‌بينه که در مسابقه تلويزيونی برنده شده و مجری برنامه از پسرش دعوت می‌کنه که سر صحنه بياد. مادر و پسر همديگر را بغل می‌کنند و بيننده‌های پرشور تشويق می‌کنند. در همين صحنه، نور باريک دو پروژکتور که در کادر نيستند را بطور ضربدری جلوی مادر و پسر می‌بينيم. اين تصوير رويايی است که محقق نشده است و اين ضربدر از بطلان رويا می‌گويد. تصوير محو و فيلم تمام می‌شود.


۲. جذابيت مرگبار (Fatal Attraction): مايکل داگلاس نقش وکيل خانواده‌دار موفقی را بازی می‌کند که در دام هوس و گذراندن شب تنهايی‌اش با زن لوندی گرفتار می‌شود. وقتی به خانه زن می‌آيد در آسانسور، شهوت‌شان به اوج می‌رسد و با شور و حرارت همديگر را در آغوش می‌گيرند. صحنه به نمايی از بالای آسانسور کات می‌شود که آنها در آسانسور ديوانه‌وار تکان می‌خورند و همزمان آسانسور به سمت دوربين نزديک می‌شود. ميله‌های قطور آهنی روی سقف آسانسور تشکيل يک X می‌دهند که انگار روی عمل غيراخلاقی آن دو يک ضربدر کشيده است.

2 Comments:

At 1:35 PM, Anonymous Anonymous said...

مطلب بسیار جالبی بود که دید وسیعتان از سینما را نشان می دهد اما خوشکل ترین ضربدر سینما چسب زخم ضربدری شکل روی صورت جک نیکلسن تو محله چینی ها ست موفق باشی.

 
At 11:25 AM, Blogger A simple child said...

بسیار نکته جالبی بود. با اینکه فیلم رو دوباره چند روز پیش دیدم به این نکته مهم توجه نکردم.
دلیل استفاده زیاد کارگردان رو از کادر بسته متوجه نشدم. مادر رو همیشه تو کادر خودش نشون میده و گذر زمان رو تو همون کادر تند میکنه. آیا میخواست تاکید رو رو مسایل مهم مثل زمان و درد همزمان با شادی کاذب بکنه ؟

 

Post a Comment

<< Home