دفاعيه نصفه ای برای وودی آلن
چند ماه پيش میخواستم نقدی برای شرق يا فيلم بنويسم راجعبه فيلم آخر «وودی آلن». تا يه جاهاييش نوشتم که آخرش نصفهکاره موند. الان هم که احتمالا فيلم کهنه شده و به دردشون نمیخوره. شديدا در برابر اين ايده که توی وبلاگ نقد فيلم بنويسم مقاومت میکنم ولی حالا در این مورد اسثنا قايل میشم و تا همون اندازهای که اين نقد رو نوشتم میذارم اينجا:
فيلم «مليندا و مليندا» (وودی آلن، 2004) اين بحث را پيش میکشد که آيا زندگی يک واقعيت کميک است يا تراژدی؟ وودی آلن در اين فيلم قصه دو مليندای متفاوت را تعريف میکند که يکیشان زندگی تلخی دارد و ديگری مفرح. به نظر میرسد دو فيلم اخير آلن که بعد «مليندا و مليندا» ساخته شدهاند همچنان به اين دو نگاه متفاوت از زندگی میپردازند. «امتياز نهايی» (Match Point) و «خبر داغ» (Scoop) هر دو در لندن رخ میدهند (يک اقيانوس دورتر از لوکيشن هميشگی فيلمهای آلن؛ نيويورک)، در هر دو شخصيتهای بورژوای انگليسی حضور پررنگی دارند، وقوع قتل در آنها اجتنابناپذير است و بالاخره اينکه «اسکارلت جوهانسن» در هر دو نقش اصلی يک سفرکرده آمريکايی را دارد. ولی يک تفاوت اساسی با يکديگر دارند: اولی تراژيک و دومی کمدی است.
«خبر داغ» داستان ساندرا پرنسکی (اسکارلت جوهانسن)، دختری آمريکايی در انگلستان را پی میگيرد که سودای خبرنگاری در سر میپروراند و در لندن با سماجت در تلاش برای انجام مصاحبه با آدمهای صاحبنام است. از طرفی جو استرومبل (ايان مکشين) خبرنگار کهنهکاری است که تازه از دنيا رفته و سوار قايق مردگان شده که با هدايت عزراييل اين دنيا را ترک گويد. در قايق از زبان يک مرده ديگر که منشی پيتر لايمن (هيو جکمن) بوده میشنود که احتمالا لايمن همان قاتل زنجيرهای است که مدتی است خواب را از چشم مردم ربوده. از طرفی سيد واترمن (وودی آلن) شعبدهباز آس و پاسی است که برای اجرای برنامه از آمريکا به لندن آمده و در يکی از برنامههايش از ساندرا دعوت میکند که روی سکو بيايد و از او میخواهد که داخل جعبه جادو شود تا او را ناپديد کند. ولی داخل جعبه ساندرا با روح استرومبل رودررو میشود که به او اطلاعات لازم برای پيگيری قضيه لايمن را میدهد و ناپديد میشود. ادامه فيلم ماجرای ساندرا و سيد است برای حل گره ماجرايی که با پيوند عاطفی که ميان ساندرا و لايمن پيش میآيد پيچيدهتر میشود.
«امتياز نهايی» که بعد از چند اثر نه چندان موفق آلن به نمايش درآمد موجی از تحسين را ميان منتقدان و مخاطبانش برانگيخت. گويا تدبير او در تغيير مکان و لحن فيلمهايش کارساز افتاد و تبعيد خودکردهاش (چه از لحاظ موقعيت جغرافيايی و چه در حيطه ژانر) باعث تزريق نوعی خون تازه در رگهای بیرمق آثار اخيرش شده بود. اجتناب او از بازی در «امتياز نهايی» عامل ديگری برای خوشحالی منتقدانی بود که بخاطر حضور تحميلی و پررنگش در فيلمهای قبلی و بخصوص به دليل صحنههايی با دختران جوان اين فيلمها داشت زير باد انتقادش میگرفتند. منتقدان بزرگی همچون «ای. او. اسکات» و «جاناتان رزنبام» از فيلم دفاع کردند و خود آلن در مصاحبهای تا آنجا پيش رفت که «امتياز نهايی» را بهترين فيلم خود خواند! با اين همه «امتياز نهايی» هرچه که بود واقعا يک فيلم وودی آلنی نبود. بيشتر از آن حسابشده و دقيق بود که بتوانيم با بهترين کارهای بداههسرايانه او مقايسه کنيم و نگاه جبرگرايانه او در فيلم خيلی رو از آب درآمده بود.
حالا با «خبر داغ» باز هم «وودی آلن» بازگشته است نه تنها با فيلم و فيلمنامه جديد بلکه با حضور پررنگ خودش در يکی از نقشهای اصلی. اينطور که به نظر میرسد، «خبر داغ» نوعی تخليه روحی و روانی برای کارگردانی بوده که بيصبرانه سعی کرده در فيلم قبلیاش خويشتنداری را حفظ کند و اگر نکته بامزهای هم به ذهنش میرسيده جايی يادداشت میکرده که با حفظ خيلی از عناصر فعلی و صرفا با تغيير لحن در فيلم بعدیاش از آنها استفاده کند. «خبر داغ» يک فيلم کمدی خالص است، نه حتی طنز از نوع «آنی هال» و امثال آن. قرار نيست تکجملههای شوخطبعانه آلن ورد کلاممان شود (آنچنان که در «آنی هال» و «منهتن» شد) و قرار نيست صحنههايی از آن ساکن دائمی ذهنمان شود (آنچنان که آن دو فيلم و «حنا و خواهرانش» و خيلیهای ديگر شدند). قرار است مثل «پول را بردار و فرار کن» بخنديم و اگر خواستيم نوستالژيک شويم. متاسفانه فيلم جديد آلن تحت حمله شديد منتقدانی قرار گرفته که تا چند روز پيش سينه سپر کرده بودند و «امتياز نهايی» را بهترين فيلم آلن در دو دهه اخير خوانده بودند و جالب است که اکثرشان از «خبر داغ» بهعنوان يک اثر هيچکاکی دست و پا چلفتی ياد کردهاند. برخی نيز خيلی جدی و انگار که دارند يک فيلم برگمانی را نقد میکنند گلايه کردهاند که پرواز روح خبرنگار مرده و اطلاعرسانیاش به دانشجوی خبرنگار زيربنای مناسبی برای کليت فيلم نبوده است. عدم تمايل فيلم در جا دادن صريح خود در يکی از ژانرهای کمدی رمانتيک يا تريلر باعث شده برخی منتقدان توقع يک تريلر در حد و اندازههای درام قبلی آلن (امتياز نهايی) را داشته باشند، انتظاری که فيلم بههيچوجه برآورده نمیکند. در واقع اگر با اين ديد به فيلم نگاه کنيم خيلی از عناصرش بچگانه به نظر میرسند. ولی «خبر داغ» در قالب کمدی خوب جواب میدهد. تکهپرانیهای وودی آلن در طی فيلم بيننده را رها نمیکند. او بدون آنکه افسار داستان از دستش جدا شود با موقعيتسنجی مناسب و به فواصل کوتاه حرفهای وودی آلنیاش را به زبان میآورد؛ جملاتی که بعد اينهمه فيلمی که از او ديدهايم همچنان تازگی دارد. ايراد ديگری که گرفته میشود اين است که اصلا ساختن اين فيلم چه لزومی داشت و آلن میتوانست همين مزهپرانیهايش را روی نوار ضبط کند (راستی چرا هيچکس جرات نمیکند از استاد گدار بپرسد چرا بهجای ساخت فيلمهای اخيرش در مقالههای فلسفی نمینويسد؟)...
3 Comments:
bebin mostafavi to ke oomadi otava bia ye sari be ma bezan. midooni a chit khoshm miad? az inke har filmi migi khoobe bade:D ghahr nakonia bia bashe? man kiam? nassim sedaghat dige
تنها نکته ی فیلم جبر گراییش بود ولی حتی همینم خیلی های دیگه خیلی قشنگ تر نشون دادن.
سلام
Post a Comment
<< Home